زنگ زدم ۱۱۹ میگه :
با سلام
امروز چهارشنبه ۲۲ شهریور ماه ۱۴۰۲
مصادف با ...
و من قلبم میلرزه ...
زنگ زدم ۱۱۹ میگه :
با سلام
امروز چهارشنبه ۲۲ شهریور ماه ۱۴۰۲
مصادف با ...
و من قلبم میلرزه ...
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
این پستی که میخوام بنویسمش و خیلی وقته داره رو مخم رژه میره
به عنوان تجربیات در نظرش بگیرین .
من شخصا در طول اون چند ماهی که واسه کنکور میخوندم زیاد با فیلم حال نکردم (حس میکردم اگه از رو درسنامه بخونم سریع تر پیش میرم تا فیلم ) سو پیشنهادی درباره فیلمای آموزش نمیتونم بدم .
من نوشته بودم
اینکه چرا دور شدم
چه مدت دور شدم
چه احساساتی داشتم وقتی دور شدم
من همه شو نوشته بودم
ولی الان نیستن... و خودمم دقیق یادم نمیاد .
فقط میدونم دلتنگی مدام امانم رو بریده بود .
واقعا دلم خواست شرایطم دست خودم بود با اتوبوس میرفتم شهرای مختلف دونه دونه دوستای وبلاگیم رو میدیدم
تازه یه روزم خونه تون چتر میشدم🤝
من وقتایی که دارم تو ذهنم حرف میزنم ...
اگه صاد باشه ، دارم تمامی ابعاد روح و روانم و براش تشریح میکنم ...
مثلا دارم میگم حالم خوبه ، بده ، الان فلان مشکل رو مغزم سنگینی میکنه
الان بهمان درگیری برام پیش اومده
حتی براش از سخی تعریف میکنم
از همه چی...
صادِ توی ذهن من ، یه مشاور و شنونده بسیار خوبه ...
اما وقتی دارم با سخی حرف میزنم...من فقط جلوی اون میتونم آب شم ...ذوب شم .
و بهش بگم چقدر دوستش دارم ، چقدر همیشه تو ذهنمه
همیشه دارم براش این قضیه رو توضیح میدم ... همین حرفارو بهش میزنم .
تو واقعیت درکی که صاد از احساساتی مثل دوست داشتن و عشق داره رو سخی نداره . متاسفانه نمیتونم کاریش کنم. نمیتونم حرفامو به سخی بزنم . نمیتونم . فقط میتونم نگاهش کنم و ذوب شم . مثل یه آدم برفی .
بعدا نوشت : از خواب که بیدار شدم دلتنگت بودم سخی .
وای مامان ، انقدر برنامه واسه بعد کنکورم چیدم...
مثلا برم گواهی نامه بگیرم...
برم ببینمش...
یه لحظه به خودم اومدم دیدم نباید این جمله آخرو بلند بگم ...
انقدر برام واضح بود که نزدیک بود از دهنم در بره .
۲۷ / اردیبهشت / ۴۰۲
هنوز ندیدمش :)
یکی از شادیهای دیروزم این بود که فهمیدم صبا روانشناسی میخونه :")))
دومیش این بود که یکی دوستان ارشد دانشگاه امیر کبیر اورده :")))))
اینقدره خبرای خوبی بودن :)))
بعددددد فالم رو گرفتن 😂💔
حاجی خیلی فال خوبی بود خوشمان آمد 😂🤝
خصوصا اون جاش که زود تر عشقم میمیرم حیحیحی. البته اگه میگفت چند روز دیگه میمیری خیلی خوشحال تر میشدم :")))))
بیوگرافی ام را گذاشته ام : waiting...
در انتظار ...
در انتظار نتایج کنکور
در انتظار اینده خیلی خیلی نا معلوم
در انتظار مهر ماه و دیدار...؟
امشب قابلیت اینو دارم واسش اهنگ از چارتار و ایهام بفرستم .
بعد اون فردا صبح فقط سین بزنه و هیچی نگه
بعد ترش من یه هارت اتک بخورم بابتش .