زری به سوال تخیلی 

حاضری هزار و هفتصد سال دوستش داشته باشی؟

ساعت ۵ صبحه و قلبم داره سوراخ می‌شه . نمی‌دونم‌ چرا .

کاش یکی بیاد مغزمو off کنه .

من ساعت 4 بیدار میشم لباسای سربازم رو حاضر میکنم و بیدارش میکنم اون میره پادگان و من میرم خونه پدرم اینا و مجدد ساعت 7 بیدار میشم تا برم سرکار

فقط به خاطر یک نفر حاضرم ساعت 4 بیدار بشم و اون کسی نیست جز یار

من دوستش دارم، و میدانم که به او نخواهم رسید، اما این را هم میدانم که اگر خدا بخواهد به او خواهم رسید، اما یه چیز بهتر میدانم

اینکه آخر این عشق جز پاک شدن نیست... اگر خدا بخواهد!

من نیز حاضرم صبح 4 صبح بیدار شوم، حاضرم چند شب را هم نخوابم، یا حاضرم برایش چند هفته کم خوابی بکشم، مثلا شبانه روزی 3 ساعت خواب...

اما من تا زمانی دوستش خواهم داشت که او همان باشد که بوده، همان که خوب است، همان که خدا پیش روی من گذاشت....

این را میدانم که او هم بهانه ایست، برای دل عاشق من، عاشق! نه آن عاشقی که فکر میکنید، عاشق به معنای سرزنده بودن، به معنای آماده ی پرواز بودن!

زری عزیزمم🫠🫂

عزیزم :)

زری ... یه چیز جالب بگم؟

بچه های تشکل جامعه اسلامی ما ساعت ۵ صبح جلسه های تشکیلاتیشون رو می ذارن =)

و بله.... به خاطر آرمان های انقلاب و امام هم میشه ۴ صبح پا شد.

یو ها ها ها ها ( البته بحث اینه که من حاضرم بیدار بشم، اما بیدار نمی شم صبح های زود کلا🤧)

شما کی از دست رفتید؟؟؟؟😂😂😂

انیدوارمممممم تا ابد با اشتیاق ۴ صبح بیدار شی😁😁😁

نفرییییین چیه،ای کاش همه نفرین ها به قشنگی این بودن😁😁😁😁😁

عاو

منم بعضا ۴ صبح بیدار می‌شم اما نه برای شخصی 

برای کارای اداره 😁

آره یه انسان که مطمئنم بهش نمیرسم، الی به اذن الله