یک انشا نوشته بودم در دوران راهنمایی درباره تاثیر چشم ها و نگاه ها و ...
بعدا نوشت در ۷ شهریور ۴۰۳ :
انشا درباره سخی بود
با کلی مقدمه و چرت و پرت بافی که نگاه ها فلانند و بهمانند . اما آخرش میخواستم برسم به چشم های سخی .
که گاه متعجب بودند و گاه مهربان و همین طور خشمگین .
بیتفاوتی زیاد بود . نگاه بیتفاوتش را دیدم . اذیتم میکرد . درباره اش انشا نوشتم . یادم نمیآید صاد آن را خواند یا نه
اما همین .