سلام سلام :)))
دیدم جو بیان مثل قدیما نیست گفتم بیام پست چرت و پرت بذارم .
۱. آقا ما ترم ۳ بودیم ، یکی از ترم یکی ها اومد گف بچهها برد گیم بازی کردین تاحالا ؟
من که خیلی ذوق کردم ولی هماتاقی هام این جوری بودن که :" وا ! بچه شدی ؟ بازی ؟ "
خلاصه بازی مرغدونی رو اورد و ما بازی کردیم و خوشمان آمد (ساده ترین سطح بازی رو داره )
الان ترم ۵ ام ، سه چهار تا بازی خودم خریدم و در شرف خرید بازی بیشترم ...
بچهها برد گیم بزنین خیلی جالبه . البته یه تعدادی هم آدم باید دور و برتون باشه (مثلا سه چهار تا)
۲. در بی پولی به سر میبرم 😂
یعنی هر کار بخوام بکنم پول ندارم 🚶♀️
و خب چون سر کار هم نمیرم باید فعلا آویزون خانواده باشم تا یه دو سال آینده . (خودم گشادیم بچهها ، بهم نگین خب برو سر کار 😂)
بابام میگفت فعلا بگذرون دو سال دیگه رفتی سر کار تازه وارد زندگی میشی
منم رو شوخی گفتم :" کی گفته میخوام برم سر کار ؟ اصلا میخوام مدرکمو بگیرم بشینم تو خونه"
بابامم گفت :" آره ، فقط دوسال بعد از مدرک باید استراحت دانشگاه رو بکنی . هنوز زوده "
۳. میشینم روزمرگی معلما رو میخونم ناراحت میشم.
مثلا میبینم بالا سر بچه دبستانی یه پدر یا مادری هست که بچه رو کتک میزنه . هر روز با کبودی میاد مدرسه . معلم نمیدونه اینو چطور سر جاش بشونه .
یا دختری که دبیرستانیه ولی گل میزنه و والدین کلا در جریان نیستن .
البته چیزای جالب هم داره ، مثلا آزمایش ها مختلف که بچهها گروهی انجام میدن یا اینکه بچه تو یه موقعیت خاصی گیر کرده معلمش راهنماییش میکنه .
مثلا من پاره شدنای میخک رو میخونم برام جالب به نظر میاد 🗿😂
۴. تایم خوابم افتضاحه و هیچ جوره درست نمیشه . یکم ناراضی ام ولی میگذرونم ایام رو در هر صورت .
۵. توی یکی از کانال های دانشگاه مون یکی پیام گذاشته بود کسی هست پایه چابهار باشه ؟ منم رفتم آیدی خواستم و طرف آیدی شو داد 💀 خیلی ریسکی و جالب نیست با یه آدم ناشناس برنامه سفر بچینی ؟ (هنوز جرئت نکردم پیام بدم اصلا)